http://www.sina.be">

Online visitors

... - عشق وعاشقی.....

... - عشق وعاشقی.....


ساعت 12:46 صبح چهارشنبه 84/9/30

3...
 

خداوندا...

تو مسئولی خداوندا مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی..

کدامین دست جز دست تو غم ریزد به کام من

چرا شد قرعهء محنت بنام من

که حتی نیمه شبها اشک غم ریزم بپای تو

به امید صفای تو ... به امید دوای تو ...

 نی می زنم که عشق به صحرا بیاورم

شعری درست مثل تو زیبا بیاورم

نی می زنم که با دل من آشنا شوی

تقصیری از تباهی خود را بیاورم

من سر به زیر عشق توام فرصتی بده

شاید سری به عشق تو بالا بیاورم

 

این چند روز حوصله نداشتم وبمو آپدیت کنم بعدم اصلا سایت ها باز نمی شد

درناحیه ای از برره خطای تلفن ها اشکال پیدا کرده و سرعت اینترنت پایین اومده

این شعر پایین رو در وبلاگ یکی از دوستان دیدم و دیدم مثل حرفای دل منه

واسه همین نوشتمش :

 

اگه بگم که قول می دم تا همیشه باهات باشم

اگه بگم که حاضرم فدای اون چشات بشم

اگه بگم توآسمون عشق من فقط تویی

اگه بگم بهونه ی هر نفسم تنها تویی

اگه بگم قلبمو من نذر نگاهت می کنم

اگه بگم زندگیمو بذر بهارت می کنم

اگه بگم ماه منی هر نفس راه منی

اگه بگم بال منی لحظه ی پرواز منی

میشی برام خاطره ی قشنگ لحظه ی وصال؟

میشی برام باغبون میوه های تشنه وکال؟

میشی برام ماه شبای بی سحر؟

میشی برام ستاره ی راه سفر؟

ولی بدون هرجا باشی یا نباشی مال منی

بدون اگه برای من هم نباشی عشق منی

برای سعادت شبا شعرامو من داد می زنم

برای خوشبختی تو خدا رو فریاد می زنم

گفتم این و بنویسم که دوست دارم عزیزم

بیشتر از تو می دونم من که تو اینو نمی دونی....

این روزا اگه بخواین مواظب خودتون باشین باید مراقب احساستون باشید .


¤ نویسنده: صحراییان

نوشته های دیگران ( )

خانه
وررود به مدیریت
پست الکترونیک
مشخصات من
 RSS 

:: بازدید امروز ::
21

:: کل بازدیدها ::
27406

:: لینک به وبلاگ ::

... - عشق وعاشقی.....

:: موضوعات وبلاگ ::

:: اوقات شرعی ::

:: دوستان من ::


سینا
علی
مصطفی
علی

:: خبرنامه وبلاگ ::

 

:: آرشیو ::

زمستان 1384
پاییز 1384

:: موسیقی ::